جدول جو
جدول جو

معنی خایه گینه - جستجوی لغت در جدول جو

خایه گینه
(یَ / یِ نَ / نِ)
خایه ریز است که خاگینه باشد و خاگینه مخفف ’خایه گینه’ است. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). طباهجه. (دهار). رجوع به ’خاگینه’ و ’خایه ریز’ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خایگینه
تصویر خایگینه
خاگینه، خوراکی که از به هم زدن زرده و سفیدۀ تخم مرغ و سرخ کردن آن در روغن تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / یِ رَ)
تصغیر ’خایه گیر’ است که رتیلا باشد. (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ نَ / نِ)
قسمی مروارید بزرگ است که به بیضه ماند. (از الجماهر بیرونی ص 129)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
جانوری است شبیه بعنکبوت که لعاب او مردم را هلاک سازد و به عربی رتیلا خوانند. (برهای قاطع) (فرهنگ شعوری ج 1 ورق 362) (ناظم الاطباء). دلمه. دلمک. غنده. (فرهنگ جهانگیری). آبخورک. خایه گزک
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
خاگینه. (ناظم الاطباء). خایۀ ریز که از بیضۀ مرغ راست کنند. (شرفنامۀ منیری). طعامی که از تخم مرغ زده سازند. (زمخشری) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 379). عجه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس) ، طعامی که از تخم مرغ و گوشت سازند. طباهجه. (زمخشری) ، تخم ماکیان برشته. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خوراکی که از هم زدن زرده و سفیده تخم مرغ و سرخ کردن آن در روغن تهیه کنند
فرهنگ لغت هوشیار